چنگیزخان و شاهینش
حباب
« آموزشی * فرهنگی * تفریحی »
یک شنبه 12 تير 1390برچسب:, :: 17:18 ::  نويسنده : سیدعلی حسینی

 چنگیزخان و شاهینش

 یک روز صبح، چنگیزخان مغول و درباریانش برای شکار بیرون رفتند.همراهانش تیروکمانشان را برداشتند و چنگیزخان شاهین محبوبش را روی ساعدش نشاند. شاهین از هر پیکانی دقیق­تر و بهتر بود، چرا که می توانست در آسمان بالا برود و آنچه را ببیند که انسان نمی دید.

اما با وجود تمام شور و هیجان گروه، شکاری نکردند. چنگیزخان مأیوس به اردو برگشت، اما برای آنکه ناکامی­اش باعث تضعیف روحیه­ی همراهانش نشود، از گروه جدا شد و تصمیم گرفت تنها قدم بزند.
بیشتر از حد در جنگل مانده بودند و نزدیک بود خان از خستگی و تشنگی از پا دربیاید. گرمای تابستان تمام جویبارها را خشکانده بود و آبی پیدا نمی­کرد، تا اینکه رگه­ی آبی دید که از روی سنگی جلویش جاری بود.
چنگیزخان شاهین را از روی بازویش بر زمین گذاشت و جام نقره­ای کوچکش را که همیشه همراهش بود، برداشت. پرشدن جام مدت زیادی طول کشید، اما وقتی می­خواست آن را به لبش نزدیک کند، شاهین بال زد و جام را از دست او بیرون انداخت.
چنگیز خان خشمگین شد، اما شاهین حیوان محبوبش بود، شاید او هم تشنه­اش بود. جام را برداشت، خاک را از آن زدود و دوباره پرش کرد. اما جام تا نیمه پر نشده بود که شاهین دوباره آن را پرت کرد و آبش را بیرون ریخت.
چنگیزخان حیوانش را دوست داشت، اما می­دانست نباید بگذارد کسی به هیچ شکلی به او بی­احترامی کند، چرا که اگر کسی از دور این صحنه را می­دید، بعد به سربازانش می­گفت که فاتح کبیر نمی­تواند یک پرنده­ی ساده را مهار کند.
این بار شمشیر از غلاف بیرون کشید، جام را برداشت و شروع کرد به پر کردن آن. یک چشمش را به آب دوخته بود و دیگری را به شاهین. همین که جام پر شد و می­خواست آن را بنوشد، شاهین دوباره بال زد و به طرف او حمله آورد. چنگیزخان با یک ضربه­ی دقیق سینه­ی شاهینرا شکافت.
جریان آب خشک شده بود. چنگیزخان که مصمم بود به هر شکلی آب را بنوشد، از صخره بالا رفت تا سرچشمه را پیدا کند. اما در کمال تعجب متوجه شد که آن بالا برکه­ی آب کوچکی است و وسط آن، یکی از سمی­ترین مارهای منطقه مرده است. اگر از آب خورده بود، دیگر در میان زندگان نبود.
چنگیزخان شاهین مرده­اش را در آغوش گرفت و به اردوگاه برگشت. دستور داد مجسمه­ی زرینی از این پرنده بسازند و روی یکی از بال هایش حک کنند :
یک دوست، حتی وقتی کاری می کند که دوست ندارید، هنوز دوست شماست.
و بر بال دیگرش نوشتند :
هر عمل از روی خشم، محکوم به شکست است.


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





درباره وبلاگ

در اوج قدرت به حباب فکر کن!
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
hobab.LoxBlog.ir





نويسندگان


آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 55
بازدید هفته : 56
بازدید ماه : 682
بازدید کل : 23394
تعداد مطالب : 69
تعداد نظرات : 605
تعداد آنلاین : 2

ابزاروبلاگ

دیکشنری